9
ژانویه
غیرفعال

ما گناهكار نبوديم

ما گناهكار نبوديم

موسیقی ما – قرار بود دیگر ممنوع‌الکاری وجود نداشته باشد؛ اما همچنان می‌توان لیست بلند بالایی از موزیسین‌هایی داد که امکان فعالیت ندارند. لیستی که از «محمدرضا شجریان» و «مجید درخشانی» در آن دیده می‌شود تا خواننده‌های پاپ و آنانی که به عنوان خواننده‌های زیرزمینی شناخته می‌شوند. این مساله اما همچنان، مساله‌ای «درگوشی» است. همه سعی در کتمان آن دارند. از مسوؤلان فرهنگی گرفته تا خود اهالی موسیقی که البته مشکل «خودشان» است و نباید … و باید … . موزیسین به هنرش زنده است، به عرضه‌ی آن، اصلا مساله چیزی انتزاعی نیست، زندگی یک موسیقی‌دان از این راه می‌گذرد و ممنوع‌الکار کردنش، یعنی زندگی عادی یک انسان را دچار مخاطره‌کردن. با «مجید درخشانی» بی‌پیرایه درباره‌ی این مسایل حرف زده‌ایم. او البته در این مدت بارها از ممنوع‌الکاریش گفته و رسانه‌ها نوشته‌اند؛ اما در این گفت‌وگو سعی شده است تا زوایای پیدا و پنهان این ماجرا بدون تعارفات مرسوم و مصلحت‌اندیشی‌های معمول بیان شود.
 

  • از دوران ممنوع‌الکاریتان بگویید و اینکه این مساله چه تاثیری روی شما داشته است؟‌

در این مدت البته من در خنج و همدان دو برنامه داشتم؛ یک آلبوم هم – حریر شبنم- توسط حوزه‌ی هنری منتشر شد که نیازی به مجوز ارشاد  نداشت. تا چند ماه قبل هم هیچ کس به من به شکل رسمی نگفت که ممنوع‌الکار هستم؛ اما در عمل این مساله وجود داشت. هیچ مجوزی به من داده نمی‌شد یا اگر داده می‌شد دو – سه روز قبل از اجرا لغو می‌شد. البته چند ماه قبل نامه‌ای به صورت رسمی به دفتر موسیقی وزارت ارشاد داده شد و ممنوع‌الکاری من رسمی شد؛ طبیعی است هر کسی که از راه موسیقی زندگی‌اش می‌گذرد از این مساله متضرر می‌شود.
 

  • به نظر می‌رسد همه چیز از «ماه‌بانو» شروع شد. البته شما همیشه نشان داده‌اید که علاقه‌مند هستید تا به فعالیت‌های بانوان موزیسین کمک کنید؛ این را می‌شد از سال‌ها قبل در استفاده از نوازندگان زن در گروه «خورشید» هم مشاهده کرد؛ اما به هر حال فعالیت «ماه‌بانو» به آن شکل به هر حال اتفاق عجیبی بود و می‌شد حدس زد که با واکنش‌هایی همراه شود. به خصوص اینکه از شبکه‌های ماهواره‌ای سر درآورد.

اینکه از این شبکه‌ها پخش شد؛ مساله‌ای است که من بارها درباره‌ی آن صحبت کرده‌ام. این شبکه‌ها اصولا بدون اجازه از صاحب اثر آن را پخش می‌کنند. طبق قانون کپی‌رایت مولف باید از پخش اثرش در رادیو یا تلویزیون راضی باشد؛ اما این مساله در کشور ما وجود ندارد. کلیپ‌ها را ما در یوتیوپ گذاشتیم؛ کاری که خیلی از اهالی موسیقی انجامش  می‌دهند، حالا به دلیلی این اثر زیاد دیده شد و به همین خاطر حساسیت ایجاد کرد. من اتفاقا از دوستان در پلیس امنیت هم این سوال را کردم که این اتفاق‌ها برای بسیاری از گروه‌های موسیقی رخ می‌دهد، چرا حالا این حساسیت‌ها دیده می‌شود و آنها هم جواب دادند که به دلیل استقبالی است که از این اثر شده است. «ماه‌بانو» سه – چهار سال قبل تشکیل شد و هدف ما اجرا در ایران و برای بانوان بود و بعد از آن می‌خواستیم به صورت همخوانی برای عموم هم اجرا کنیم. زمانی که برای اجرای بانوان در تالار وحدت – دو سال پیش- اقدام کردیم، به روال همیشه فیلم هم دادیم و متاسفانه برخورد دفتر موسیقی این بود که بدون دلیل این ماجرا را رد کرد و تمام زحمت‌های اعضای گروه به هدر رفت، به همین خاطر ما تصمیم گرفتیم که فیلمی به یادگار ضبط کنیم و یکی از دوستان فیلمساز ما در این راه به ما کمک کرد. بعد تصمیم گرفتیم آن را در یوتیوپ بگذاریم. ما در همین حد کار کردیم و بیشتر نرفتیم. در پخش‌های بعدی هیچ نقشی نداشتیم.
 

  • اما مسوولان حراست ارشاد استدلالشان این است که کیفیت این آثار به اندازه‌ای است که نشان می‌دهد که فیلم‌ها از طرف خود گروه ارسال شده است.

در یوتیوپ فیلم‌ با کیفیت بالا هم می‌توان گذاشت. ضمن اینکه ما خودمان هم خوشحال می‌شویم ارسال کننده را پیدا کنند؛ چون ما این کار را انجام نداده‌ایم. قطعا ما اگر می‌خواستیم این کار را انجام دهیم، برای این شبکه‌ی خاص ارسال نمی‌کردیم؛ چون موسیقی‌هایی پخش می‌کند که من اعتقاد دارم سطح کیفی شنیداری مردم را پایین می‌آورد. من حتی نمی‌دانم دفتر این شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی کجای دنیا هست؟ این مسایل را بارها حتی در دادگاه هم بیان کرده‌ایم. اتهام ارتباط ما با شبکه‌های خارجی کاملا بی‌اساس است. ما هیچ ارتباطی نداریم و هر کس که چنین حرفی می‌زند، باید اثبات کند.
 

  • البته زمانی که رادیو و تلویزیون ما امکانی در اختیار اهالی موسیقی نمی‌‌‌گذارد به هر حال شاید خیلی‌ها دلشان بخواهد از این فرصت استفاده کنند.

حتما فرصت هست؛ من این مساله را انکار نمی‌کنم. اما موسیقی‌ای که توسط «ماه‌بانو» اجرا شد، کاملا مورد تایید است. همان آهنگ‌ها مجوز داشت و ما دوست داشتیم موسیقی‌مان شنیده شود؛ اما این ربطی به شبکه‌های خارجی نداشت؛ در همان یوتیوپ هم بسیار شنیده شد. من یک‌بار دیگر هم این مساله را بیان کردم که تمام یک سال گذشته برای من روزهای بسیار خوبی بودند و در عین حال بدترین روزها. چون فهمیدم مردم هنوز موسیقی خوب و با اصالت را گوش می‌کنند. این کار را همه شنیده‌اند و من از این بابت خوشحالم.
 

  • این شبکه‌ها پولی به صاحبان اثر می‌دهند؟

به هیچ وجه. تمام اینها بدون اجازه و توافق ما بود، چطور می‌شود هزینه‌ای پرداخت کنند؟‌ تنها گناه ما گذاشتن این آثار در یوتیوپ بود و انگار گناه بزرگ‌تر شنیده شدن این آثار بود که ربطی به ما نداشت.
 

  • و اتهامات عجیب و غریبی که به اعضای گروه و به خصوص خواننده‌ی اثر – سحر محمدی- زده شد.

بله؛ ایشان در این جریانات بسیار مظلوم واقع شدند. در مورد ایشان بی‌ا‌خلاقی بسیاری شد. ایشان یکی از بااخلاق‌ترین و محجوب‌ترین خوانندگان زن است و اتفاقا فکر می‌کنم از همین حجب و صداقت او سوءاستفاده کردند. البته که او بسیار آگاه به موسیقی گذشته‌ی ماست و صدای بسیار خوبی دارد؛ اما او هم یک عضو از این گروه بود که بسیار مورد آزار قرار گرفت و حتی نمی‌تواند حالا تدریس کند. او بسیار جوان است و حالا وقت کار کردن اوست؛ اما در حق او ظلم شد؛ اگرچه می دانم عشق او به موسیقی بر تمام این موانع غلبه می‌کند.
 

  • و مساله‌ی بعدی البته مصاحبه‌ای بود که شما انجام دادید.

بله هنوز هم صحبت این مصاحبه‌ها هست؛ اما من درباره‌ی موسیقی صحبت کردم و با صداقت هم حرف زدم. هیچ حرف سیاسی هم در آن نبود. ضمن اینکه همین الان هم از این دست مصاحبه ها زیاد وجود دارد. من هم می‌توانستم نسبت به فعالیت بانوان بی‌تفاوت باشم؛ اما این زنان همکاران و هم‌وطنان ما هستند؛ من «علیه » کسی حرف نزدم. البته یک مصاحبه‌ای با من انجام شد که خانم مصاحبه‌گر تیتری دروغ زد و ایشان یکی از بزرگ‌ترین ضربه‌ها را به ما زدند. من آن مصاحبه را به عنوان یک اشتباه می‌پذیرم؛ چون مصاحبه‌گر اصلا صادق نبود. به هر حال ما انتظار داشتیم که بعد از تبرئه دادگاه مشکلاتمان مرتفع شود؛ اما مشکل همچنان پابرجاست. در این میان داستان‌های دیگری هم پیش آمد، مثلا حراست تالار وحدت به مدیر برنامه‌های من گفتند که شما تار زده‌اید و خانمی رقصیده است، این برای خود من هم خیلی تعجب‌آور بود؛ این را دیگر همه می‌دانند که کسی برای رقصیدن تار نمی‌زند. بعد در اینترنت سرچ کردم و دیدم ما چهار سال قبل یک کنسرت در اسپانیا داشته‌ایم که فیلمِ آن برنامه در اینترنت هست. آن را یک خانم رقصنده‌ی اسپانیایی در پرده پخش کرده است و جلوی آن رقصیده است. خب کجای این ماجرا به من ربط دارد؟ ممکن است هر اثری در هر جایی مورد استفاده قرار گیرد. من به خود مسوؤلان هم گفتم که این ماجراها برای خود من عجیب است.
 

  • خب این ماجراها از کجا می‌آید؟

ببنید گفتن این حرف به هیچ عنوان  برایم خوشایند نیست؛ اما گاهی این اطلاعات نادرست از طرف برخی از خود دوستان موزیسین داده می‌شود که بسیار جای تاسف است.
 

  • به نظر می‌رسد اختلاف میان خود اهالی موسیقی این روزها از هر زمانی شدیدتر شده است.

این مسایل همیشه وجود داشته است؛ اما حالا وضعیت کمی‌ بدتر است. به طور کلی تجربه یک چیز را به من ثابت کرده است و برای همین دیگر برایم مهم نیست که دیگران چه چیزی درباره‌ی من می‌گویند. تجربه می‌گوید هر  زمانی که فعالیت شما زیاد می‌شود یا اثر موفقی را خلق می‌کنید، دشمنی‌‌ها و حرف‌های نادرست زیاد می‌شد و هر زمان که خاموش باشید و کاری انجام ندهید، هیچ‌کدام از این حرف‌ها هم شنیده نمی‌شود. فکر می‌کنم ریشه‌ی خیلی از این ماجراها به حسادت برمی‌گردد. البته خدای ناکرده من به هیچ عنوان قصد توهین به کسی را ندارم؛ اهالی موسیقی همواره جزو نجیب‌ترین و بهترین افراد هستند؛ اما همین جامعه‌ هم مثل هر جامعه‌ی دیگری جمعیت یکسانی ندارد و این مسایل هم بین تعدادی از آنها دیده می‌شود. البته این بخشی از مشکل است؛ به هر حال مسوؤلان موسیقی به طور قطع دلایل دیگری هم برای ممنوع‌الکاری دارند.
 

  • نکته‌ی جالب اینجاست که واقعا در این مدت ممنوع‌الکاری شما که یک سال به طول انجامید و حتی ممنوع‌الکاری استادی مثل «محمدرضا شجریان» هیچ واکنشی از طرف اهالی موسیقی انجام نشد.

بله؛ من از خیلی از اهالی موسیقی گلایه‌مندم. شاید خیلی از آنها نسبت به این مسایل معترض هستند؛ اما به شکل رسمی اظهارنظری انجام نشد و کسی از ما حمایت نکرد. ما به آن مفهوم گناه‌کار نبودیم که با ما این‌طور رفتار شود. ما کاری انجام دادیم و مردم هم از آن استقبال کردند و شنیدند و من از این مساله خوشحالم؛ اما به همان اندازه هم دلگیرم که چرا کسی از همکاران من نسبت به این مساله یا همان‌طور که شما اشاره کردید، مساله‌ی ممنوع‌الکاری استادی مثل شجریان واکنشی نشان ندادند؟ البته آقای مختاباد در این زمینه متنی نوشتند که من از ایشان ممنونم. در این میان استاد «هوشنگ ظریف» هم همیشه نگران بودند و با دلسوزی پیگیر ماجرا بودند؛ اما کس دیگری برایش مهم نبود که چه اتفاقی برای ما می‌افتد. البته استاد شجریان یا من خانه‌نشین نمی‌شویم؛ در این مدت بیش از هر زمان دیگری کار کردم؛ اما مساله اینجاست که هیچ‌کدام از آنها انعکاس پیدا نکرد؛ هر چند من معتقدم که تمام این آثار روزی به دست مردم خواهد رسید و آنها را خواهند شنید.
 

  • راه درمانی هم برای این مساله متصور هستید؟

خب به نظرم اهالی موسیقی نیاز به یک سندیکا دارند، جایی که در صورت بروز اتفاقاتی از این دست بدون هیچ مصلحت اندیشی‌ از آنها حمایت کند.
 

  • حتما این سندیکا و صنف باید وجود داشته باشد؛ اما واقعا اظهارنظر کردن نیاز به صنف و سندیکا دارد؟

من فکر می‌کنم شرایط جامعه طوری است که کسی دوست ندارد خودش را به درد سر بیاندازد.
 

  • یعنی حمایت از شما یا استاد شجریان می‌تواند مانعی برای فعالیت یک استاد برجسته یا یک موسیقی‌دان مطرح باشد؟

نه؛ اتفاقا می‌توانست تاثیر بسیار زیادی هم داشته باشد؛ مگر اینکه با ایجاد گروه برای بانوان مشکل داشته باشند که فکر نمی‌کنم چنین مساله‌ای صحت داشته باشد یا آنها هم معتقد باشند که ما خودمان این آثار را پخش کرده‌ایم که این هم خیلی بعید است.
 

  • خب برای شما مساله‌ی کلیپ وجود دارد؛ اما آقای شجریان شش سال تمام است که ممنوع‌الکارند و هیچ حمایتی از آنها نشده است. حتی توسط اساتید موسیقی.

به نظرم این یک اشتباه بزرگ بوده است. سکوت بدی در این سال‌ها در این خصوص وجود داشته است که بسیار تاسف‌بار است؛ در حالی که باید این ماجرا به چالش کشیده شود؛ اما همان‌طور که گفتم منافع شخصی حالا در جامعه‌ی ما از همه چیز مهم‌تر است. در این کار اذیت‌هایی که ما شدیم به اندازه‌ی گناه ما نبود و این حق ما نبود. ما اصلا نمی‌خواستیم موازین اخلاقی جامعه را به هم بزنیم و جا داشت که از ما حمایت کنند یا لااقل نسبت به این تعرض‌ها واکنشی نشان دهند. جالب است تنها جایی که با ما همدلی کردند؛ دادگاه انقلاب بود. ما حالا تبرئه شده‌ایم؛ پس این حرف من از مصلحت‌اندیشی نیست؛ اما آنها برخورد انسانی و قانونی با ما داشتند.
 

  • خب این خیلی تاسف بار است که شما این همه از اهالی موسیقی گلایه مند هستید و می‌گویید شاکی شما – مدعی‌العموم- برخوردی انسانی و قانونی داشته است.

آنها هیچ وقت به شکل یک متهم به ما نگاه نکردند. به هر حال بچه‌ها جوان بودند و بی‌تجربه. هیچ‌کدام هم سابقه‌ی این مساله را نداشتند؛ اما در تنها جایی که احساس آرامش کردند همین دادگاه انقلاب بود و این مساله همیشه در ذهن من می‌ماند.

روتیتر: 
گفت‌وگوی صریح با مجید درخشانی درباره‌ی تمام ابعاد ممنوع‌الکاریش
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما

برچسب ها:

عکس خبر اول: 

نویسنده:

دسته بندی مطلب:

خلاصه مطلب: 
– سکوت اهالی موسیقی آزاد دهنده است

موسیقی ما – قرار بود دیگر ممنوع‌الکاری وجود نداشته باشد؛ اما همچنان می‌توان لیست بلند بالایی از موزیسین‌هایی داد که امکان فعالیت ندارند. لیستی که از «محمدرضا شجریان» و «مجید درخشانی» در آن دیده می‌شود تا خواننده‌های پاپ و آنانی که به عنوان خواننده‌های زیرزمینی شناخته می‌شوند. این مساله اما همچنان، مساله‌ای «درگوشی» است. همه سعی در کتمان آن دارند. از مسوؤلان فرهنگی گرفته تا خود اهالی موسیقی که البته مشکل «خودشان» است و نباید … و باید … . موزیسین به هنرش زنده است، به عرضه‌ی آن، اصلا مساله چیزی انتزاعی نیست، زندگی یک موسیقی‌دان از این راه می‌گذرد و ممنوع‌الکار کردنش، یعنی زندگی عادی یک انسان را دچار مخاطره‌کردن. با «مجید درخشانی» بی‌پیرایه درباره‌ی این مسایل حرف زده‌ایم. او البته در این مدت بارها از ممنوع‌الکاریش گفته و رسانه‌ها نوشته‌اند؛ اما در این گفت‌وگو سعی شده است تا زوایای پیدا و پنهان این ماجرا بدون تعارفات مرسوم و مصلحت‌اندیشی‌های معمول بیان شود…

آلرژی و تغذیه

خرید بک لینک

برچسب‌ها:, , , , , , ,