مورد عجیب فیلمنامه کمدی موفق؛ حقوق مولف را رعایت کنیم!
مورد عجیب فیلمنامه کمدی موفق؛ حقوق مولف را رعایت کنیم!
به گزارش ایران فیلم: «نهنگ عنبر» در گیشه فیلم موفقی بود و شاید اگر فیلم «محمد(ص)» امسال بر روی پرده نمیرفت این فیلم میتوانست پرفروشترین فیلم سال شود. به همین دلیل بود که به سراغ مونا زاهد، یکی از نویسندگان فیلمنامه«نهنگ عنبر» رفتیم تا درباره چگونگی شکلگیری قصه این فیلم بیشتر بدانیم. هر چند که به نظر میرسد این گفتوگو در نهایت منجر به کشف ماجرای تازه ای شد. ماجرایی که نشان داد چرا فیلم«نهنگ عنبر» یک دست نیست.
چطور شد که فیلمنامه «نهنگ عنبر» شکل گرفت؟
– من طرح فیلمنامه «نهنگ عنبر» را داشتم و دوستانم آقای مانی باغبانی را برای نوشتن فیلمنامه مشترک معرفی کردند. من طرح را برای او تعریف کردم و قرار شد فیلمنامه دیگری که با آقای فرید مصطفوی به اسم «بیگانه در خانه» نوشته بودیم را برای او بفرستم تا با سبک من آشنا شود.
فیلمنامه «بیگانه در خانه» درباره چه بود؟
– من خیلی تحت تأثیر کتابهای مارگریت دوراس هستم؛ نوع روایت یا قصههایی که انتخاب میکند. همیشه با خودم میگفتم چه میشود اگر ما این نوع از روایت را به سینما بیاوریم؟ او در کتاب«عاشق» از خانواده، برادرش و عشق چینی او صحبت میکند. دوراس در کتاب بعدیاش هم از برادر خودش مینویسد. یعنی او در کتابهایش از زوایای مختلف درباره زندگی خودش مینویسد. در زندگی شخصی من هم اتفاقات زیادی افتاده که مرا به این فکر انداخت چرا برای نوشتن یک فیلمنامه به سراغ قصه افراد دیگر بروم و چرا قصههای زندگی خودم را روایت نکنم؟ به همین دلیل فیلمنامه«بیگانه در خانه» درباره زندگی خودم و بیشتر از همه در مورد برادر بزرگترم بود. اتفاقی در یک زمان برای همه ما افتاده بود که به نظرم قابلیت تبدیل به فیلمنامه داشت. من و آقای فرید مصطفوی در سال ۸۹ فیلمنامه «بیگانه در خانه» را کار کردیم. ما نزدیک به یکسال بر روی نوشتن این فیلمنامه وقت گذاشتیم و به گفته خود آقای مصطفوی «بیگانه در خانه» یکی از بهترین فیلمنامههایشان شده. بعد از آن هم به دنبال سرمایه گذار برای ساختش بودیم و صلاح ندیدم که در دوره قبلی برای ساختش اقدام کنیم.
پس احتمالاً سوژه فیلمنامه «نهنگ عنبر» هم از زندگی شخصی شما الهام گرفته شده؟
– بله، بعد از آن فکر کردم قصه دیگری را هم درباره خانواده ام دارم که میتوانم از زاویه دیگری به آن نگاه کنم.
همکاری باغبانی با شما از اینجا آغاز شد؟
– بله، آقای باغبانی از فیلمنامه «بیگانه در خانه» خیلی خوشش آمد. باغبانی پیشنهاد داد یکی از شخصیت های کلیدی فیلمنامه «بیگانه در خانه» را در «نهنگ عنبر» کار کنیم؛ اما من با او مخالفت کردم. به نظرم لزومی نداشت قصه ای که قبلاً کار کرده بودم، را دوباره در ژانر دیگری تکرارش کنم. خلاصه قرار شد ما با هم فیلمنامه ای کار کنیم و در آن نوستالژیهای دهههای مختلف را مرور کنیم. در واقع فیلمنامه «نهنگ عنبر» بیشتر بازگویی خاطرات من از برادرم بود، او متولد ۴۷ است و من با مانی باغبانی روزها جلسه میگذاشتیم تا برای او از خاطراتم، برادرم، زمانی که به جبهه رفته بود، آهنگهایی که در آن زمان گوش میداد و… بگویم. بعد از چند جلسه به این نتیجه رسیدم که بهتر است فیلمنامه همین جا متوقف شود و هر دوی ما به دنبال سرمایهگذار باشیم.
چرا به روایت دوباره این خاطرات علاقمند بودید؟
– چون من مدتی در آمریکا زندگی کردم و میدانید هر ایرانی که مدتی وطن را ترک میکند بعد از بازگشت دچار همین نوستالژیها میشود که در سالهای قبل با آنها زندگی کرده. یعنی اصلاً همین نوستالژیها بود که باعث شد به ایران بازگردم. زمانی که به ایران برگشتم و در خیابانهای تجریش قدم زدم، احساس میکردم همه وجودم در حال نفس کشیدن است. احساس خیلی خوبی داشتم.
بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟
– دیگر با هم در ارتباط نبودیم. تا اینکه بعدها متوجه شدم او در این مدت فیلمنامه ۳۷ صفحه ای «نهنگ عنبر» را با فیلمنامه«بیگانه در خانه» تلفیق کرده، در قالب فیلمنامه «نهنگ عنبر» و این فیلمنامه را به دفاتر سینمایی مختلف برده تا سرمایهگذاری برای ساخت آن پیدا کند. در نهایت فیلمنامه سر از دفتر سامان مقدم درآورده و مقدم از فیلمنامه خوشش آمده است.
میخواهید بگویید او اصلاً شما را در جریان ساخت فیلمنامه قرار نداد؟
– نه او اصلاً مرا از این ماجرا مطلع نکرد.
شما چطور متوجه این ماجرا شدید؟
– یک روز به فیس بوک رفتم و دیدم او نوشتهای درباره ساخته شدن فیلم«نهنگ عنبر» به کارگردانی سامان مقدم منتشر کرده است. از او جویای جریان این فیلمنامه که هم اسم فیلمنامه خودم بود، شدم و برای روشن تر شدن این ماجرا فردای آن روز با آقای سامان مقدم در دفترش جلسه ای گذاشتیم.
سامان مقدم چه واکنشی نشان داد؟
– او بسیار خوب برخورد کرد و به من گفت در جریان این ماجرا نبوده. به همین دلیل من مجبور شدم در این باره به خانه سینما شکایت کنم. البته باید در اینجا اشاره کنم که نمیتوانم ادعا کنم خودم حقم را گرفتهام. اگر سامان مقدم این کمک را به من نمیکرد، نمیتوانستم حقوق مادی و معنوی کارم را پس بگیرم. هر کارگردان دیگری بود، شاید این کار را انجام نمیداد. آقای مقدم به خانه سینما آمد و گفت که فیلمنامهها را خوانده و چنین شباهتی وجود دارد. بعد از آن هم از او خواهش کردم که فیلمنامه«بیگانه در خانه» را کار نکند. این شد که آقای مقدم با وجود خسارتی که به او و کارش وارد میشد، به دلیل اینکه پیش تولید را آغاز کرده بودند، شرط من؛ یعنی حذف شباهتهای فیلمنامه «نهنگ عنبر» با فیلمنامه«بیگانه در خانه» را قبول کردند. بعد از آن بود که من حقوق مادی اثر را به او واگذار کردم. البته خانه سینما و وزارت ارشاد هم نقش مهمی در احقاق حقوق من داشتند.
چرا امروز تصمیم گرفتید درباره این موضوع صحبت کنید؟
– قصدم از عنوان کردن این مساله تخریب هیچکس نیست؛ اما فکر میکنم ما باید به حقوق همدیگر،به خصوص حقوق همکارانمان احترام بگذاریم. به نظرم توضیحات من نشان میدهد چقدر ما به این قانون حق مولفی که در مجلس شورای اسلامی در حال تصویب است و خانه سینما پیگیر آن است، نیاز داریم.
نوشته مورد عجیب فیلمنامه کمدی موفق؛ حقوق مولف را رعایت کنیم! اولین بار در ایران فیلم – دانلود فیلم سینمایی، انیمیشن، مستند دوبله ،سریال مناسب خانواده ایرانی با لینک مستقیم پدیدار شد.