علی زکریایی: «جیبوتی کجایی؟» آب خنکی بود برای آنها که از جنایات آل سعود حرص داشتند
علی زکریایی: «جیبوتی کجایی؟» آب خنکی بود برای آنها که از جنایات آل سعود حرص داشتند
«جیبوتی کجایی؟» عنوان این قطعه با صدای «علی زکریایی» و ترانه «رضا احسانپور» بود. این قطعه در ادامه به چند سایت مطرح هم راه پیدا کرد و به همراه تحلیلهای مختلف منتشر شد. «جیبوتی کجایی؟» روی ملودی قطعه «کجایی؟» با صدای «محسن چاوشی» و «سینا سرلک» ساخته شده بود. اثری که تیتراژ پایانی سریال «شهرزاد» بوده و با استقبال خوب مخاطبان موسیقی مواجه شده است.
اما چه شد که عاشقانهای به نام «کجایی؟» تبدیل به قطعه طنز و سیاسی «جیبوتی کجایی؟» شد؟ علی زکریایی برای اولین بار در گفتگوی اختصاصی با سایت «موسیقی ما» روند ایدهپردازی و تولید این قطعه را روایت کرد. او که مجری رادیو و تلویزیون مشهد و ساکن آن شهر است، این قطعه را به منزله یک سیلی بر گوش حکومت جنایتکار آلسعود قلمداد کرد و گفت که ما در جنگ هستیم و ابزار او در این نبرد، قطعه «جیبوتی کجایی؟» بوده است.
- * ایده تولید و انتشار قطعه «جیبوتی کجایی؟» از کجا آمد و چه شد که به فکر چنین کاری افتادید؟
چند روز قبل، از طریق یکی از کانالهای تلگرام پیغامی دریافت کردم که چنین مضمونی داشت: «در این وضعیتی که داریم، فقط قطع رابطه با جیبوتی کم بود!» در ادامه هم نوشته بودند: «جیبوتی کجایی؟ دقیقاً کجایی؟». به این متن خیلی خندیدیم و در جمع دوستان هم گفتم که کسی که چنین متنی نوشته، چهقدر خوب این قضیه را با شعر «محسن چاوشی» هماهنگ کرده است. من از سال 76 دست به قلم هستم و بیشتر کار طنز انجام میدهم. مثلاً پیامک «سفارتخانه جیبوتی پس از خروج سفیران، تخلیه و به صاحب فلافلی بازگردانده شد» را خود من نوشتم و در کانال اشعار خودم به اشتراک گذاشتم. یا متن «یک پزشک ایرانی روی اینستاگرام خود نوشت که حاضر است جیبوتی را بدون درد و خونریزی از روی آفریقا حذف کند» را هم من نوشتم. چنین مطالبی را منتشر کردم و اتفاقاً از طریق کانالهای دیگر به دست خودم هم رسید.
با آقای «رضا احسانپور» صحبت کردیم و قبلاً ایشان کاری را برای «آلسعود» سروده بود. بدون اطلاع ایشان آن کار را با کیبوردی که در استودیو داشتم، به همراه نوای تمبک یکی از دوستان در استودیو اجرا کردیم. آقای احسانپور گفت که روی این شعر کار کنیم تا هرز نشود. ما قبلاً متناسب با اهدافی که داشتیم، کارهای طنزی خوانده و پخش کرده بودیم. ایده اولیه این بود که برای جیبوتی یک نمایشنامه درست کنیم و مصاحبه با رئیسجمهور آن کشور باشد. اما با آقای احسانپور ایده شعر آقای چاوشی را مطرح کردم و ایشان هم استقبال کردند و بدون اجازه آقای چاوشی شروع کردیم! روح محسن چاوشی هم از این کار خبر ندارد و امیدوارم از ما دلگیر نشده باشد. من آقای چاوشی را نهتنها دوست دارم بلکه تا امروز همه آلبومهایش را خریدهام و حتی یک قطعه از آثارش را هم غیرقانونی دانلود نکردهام. اخلاق من این است که از هر خواننده داخلی که آرشیو داشته باشم، نسخه اصلی همه آثارش را خریداری میکنم. همچنین عادت ندارم سیدی آلبوم را به هیچکدام از دوستان بدهم تا آنها هم بخرند و خوانندهها متضرر نشوند.
به هرحال این آهنگ را کش رفتیم و بدون اجازه آقای چاوشی کار را آغاز کردیم و شعر آقای احسانپور هم تکمیل شد. خط سیری که میخواستم در ترانه وجود داشته باشد را مطرح کردم و پس از حدود چهار ساعت چکشکاری و بررسی، شعری که شنیدید حاصل شد.
- * کلاً پروسه تولید چند روز طول کشید؟
چهار ساعت روی شعر کار کردیم و حدود هشت ساعت هم خواندن قطعه طول کشید و اصلاً یک روز هم نشد.
- * با توجه به اینکه رضا احسانپور شاعر است و شما هم ظاهراً دستی در نوازندگی دارید و با موسیقی غریبه نیستید، چرا یک کار از صفر تولید نکردید؟
از نظر من یکسری فاکتورها وجود دارد که تأثیرگذاری کار را بالا میبرد. کلاً باید به مقوله کاورخوانی، جدا از جنبه دزدی نگاه کرد. خیلی از خوانندهها در آلبوم خودشان، موسیقی بیکلام قطعات خود را هم قرار میدهند. مثلاً مجید اخشابی در هر آلبوم خود سه قطعه بیکلام هم قرار میدهد. قطعه بیکلام برای این است که هم موسیقی در جاهای مختلف استفاده شود و هم اینکه اگر کسی تمایل به کاور کردن داشت، بتواند این کار را انجام دهد. کاورخوانی در صنعت موسیقی دو مدل است. نوع اول این است که اصل شعر و ملودی را کاور و اجرا میکنید. نوع دوم کاورخوانی طنز است که به جای شعر، یک سروده طنز را اجرا خواهید کرد که این نوع دوم معمولاً فقط در طنز جواب میدهد. چند وقت قبل ما روی قطعه «آهای خوشگل عاشق» فریدون آسرایی یک قطعهای به نام «آهای گنده جاهل» ساختیم که اتفاقاً در جاهای زیادی پخش شد.
قطعه «کجایی؟» خیلی تأثیرگذار بود و با مضمون «جیبوتی کجایی؟» همخوانی داشت. پیام «جیبوتی کجایی؟» با سرعت زیادی در حال انتشار در تلگرام بود و این نشاندهنده همان تأثیرگذاری بود. حتی اگر «چرا رفتی؟» همایون شجریان را هم کاور میکردیم، به نظرم تا این حد بازخورد پیدا نمیکرد. زیرا در یک قسمت شعر داریم که میگوید دقیقاً کجایی؟ (میخندد)
- * فکر میکنم که شما پیگیر امور سیاسی هستید و اتفاقات سیاسی روی زندگی، تولیدات و کارتان تأثیر زیادی دارد. درست است؟
من سیاسی نیستم ولی ایرانی هستم. ما همه ایرانی هستیم و این اتفاقات برای ما اهمیت دارد. به عنوان یک ایرانی، نباید نسبت به کشوری که جمع زیادی از هموطنان ما را با برنامهریزی غلط در کشور خود به شهادت رسانده، اعتراض کرد؟ «شیخ نمر» که در عربستان به شهادت رسید، یک فرد شبیه به «سیدحسن نصرالله» بود. ایشان یکی از علمای برجسته شیعه بود و صرفنظر از اسلام، محبوبیت زیادی داشت. در ادامه، به دلیل هیجانات و برخی شیطنتهای افراد، به سفارت عربستان تعرض میشود. اما زمانی که آن کشور شارلاتان در قطع رابطه پیشدستی میکند، به شخصیت و عزت ایرانی ما برمیخورد. جالب است که حکومتی که خودش همه مدل جنایت کرده، در قطع رابطه پیشدستی میکند. آنها به رابطه با ما بیشتر نیاز دارند و حتی اگر نقشه ایران را روی نقشه عربستان قرار دهید، آن را میخورد! چنین کشوری جلو جلو قطع رابطه میکند و چند کاسهلیس دیگر هم با اقتصاد مریض و وابسته به پول عربستان، کورکورانه با چشم بستن روی محبتهای ایران به خودشان، اعلام قطع رابطه میکنند! شنیدهاید که میگویند مورچه چیست که کلهپاچهاش چه باشد؟ داستان همین است و دیگر فقط کم مانده جزایر لانگرهانس با ما قطع رابطه کند! به تازگی شنیدهام که مجمعالجزایر کومور هم تصمیم جیبوتی را گرفته است. در حالی که اگر از جزایر کومور خارج شوید و دوباره بخواهید به آن برگردید، باید چند روز به دنبالاش بگردید! همه این اتفاقات واقعاً خندهدار است.
- * این قطعه حدوداً 36 ساعت قبل منتشر و با سرعت عجیبی در کانالهای تلگرام و سایتهای مختلف به اشتراک گذاشته شد و بازتاب گستردهای به دنبال داشت. خودتان فکر میکردید که چنین بازخوردی داشته باشد؟
بدون تعارف اصلاً فکر نمیکردیم «جیبوتی کجایی؟» در این حد شنیده شود. حداقل در استودیوی «رادیو مون» فکر نمیکردیم که چنین بازخوردی داشته باشد. آقای احسانپور یک هنرمند شناختهشده در عرصه طنز هستند و ایشان گفت که من در گوگلپلاس و اینستاگرام خودم این کار را منتشر میکنم. من هم پیشبینی میکردم با مخاطبان آقای احسانپور و اعضای کانال ما که 250 نفر عضو دارد، نهایتاً چهار هزار نفر این کار را بشنوند. اغلب اعضای کانال ما دوستان صدا و سیما و گویندگان هستند. چون من گوینده و مجری صدا و سیمای خراسان هستم. متولد تهران و ساکن مشهد هستم. هماکنون برنامه «بستنی داغ» را هم روی رادیو دارم که آن هم طنز است.
فکر نمیکردیم «جیبوتی کجایی؟» تا این حد پخش شود، اما زیبایی موسیقی آقای محسن چاوشی و نفس گرم آقای احسانپور و هنر ایشان خیلی مهم بود. همچنین ارتباط شعری که ما انتخاب کردیم با نیاز مردم و وقایع روز و خندهداربودن قطع رابطه جیبوتی با ایران، باعث شد تا این قطعه به دفعات دانلود و شنیده شود. البته واقعاً این داستان خندهدار است. چون ساختمان پارلمان جیبوتی توسط ایران برای آنها ساخته شده و تقریباً هیچچیز ندارند! اتفاقاً یکی از دوستان چند روز قبل در پیامی نوشت: «واقعاً از اینکه جیبوتی نیست، شبها خوابم نمیبرد و نمیدانم چه کنیم که او را نداریم!» از سوی دیگر، در اوضاع کنونی و مشکلاتی که مردم دارند و اهانتهای آن کشورها به ایران، به قول مجری «صرفاً جهت اطلاع» این یک آبخنکی برای جگر ما بود.
- * نظرات مخاطبان و مردم چه بود و چه کامنتهایی دریافت کردید؟
ما برای هر کار هنری چند دسته مخاطب داریم. عدهای میشنوند و فیدبکی نشان نمیدهند. یک عده خیلی تعریف میکنند و نظرات مثبت دارند. در این قطعه ما دو دسته مخاطب قبل را داشتیم، به همراه یک دسته که عده آنها کم بود. در اینستاگرام و تلگرام نوشتند که شما موسیقی محسن چاوشی را خراب کردید. اثر آقای چاوشی مورد توجه عده زیادی قرار گرفت و اگر کسی با آهنگ مورد علاقه من هم چنین کاری انجام دهد، شاید ناراحت شوم. تمام تلاش خودم را انجام دادم تا این گروه را آرام کنم و اعلام کردم که اعتراض شما درست است اما از دید طنز به این اتفاق نگاه کنید و همه چیز جدی نیست. یک عده هم نظر معمولی داشتند. چند نفر از دوستان هم گفتند که امضا میخواهیم، من هم گفتم لطفاً بروید ته صف! یک نفر هم گفت که این اثر تو را در یک جمع پخش کردم و باید بلیت کنسرتات را برای ما کنار بگذاری!
- * خیلیها از این قطعه استقبال کردند و نظرات مثبتی نسبت آن داشتند. اما برخی کارشناسان هم نسبت به این کار انتقاداتی را وارد کردند. از جمله اینکه آنها به ما اهانت کردهاند؛ اما آیا ما هم باید پاسخشان را با شعری بدهیم که از بعضی عبارات توهینآمیز در آن استفاده شده است؟
مثلاً عبارت «کاسهلیس» را به کار بردیم که اگر در فرهنگ دهخدا هم جستجو کنید، وجود دارد و یک اصطلاح قدیمی همانند «بادمجان دورقاب چین» است. یا در یک جا از عبارت «اونجام» استفاده میکنیم که منظور قلب است! ما در دین خود داریم که فحاشی نکنید ولی در جایی نیامده که چنین مطالب انتقادی را به طنز مطرح نکنید. در روایات داریم که یک روز کنیز امام محمد باقر (ع) رفت تا درِ منزل ایشان را باز کند. شخصی که پشت در بود، همانجا به کنیز تعرض کرد. امام باقر (ع) از پشت دیوار فریاد زد: «لا اُمَّ لَک» یعنی ای بیمادر دستت را بکش. آن فرد گفت من این کار را کردم تا ببینم شما از پشت دیوار هم میتوانید ببینید؟ امام باقر (ع) فرمودند بله که میتوانیم ببینیم. من این «لا اُمَّ لَک» را بررسی کردم. یعنی امام به مادرش فحش نداده ولی یعنی تو شبیه کسانی هستی که پدر و مادر بالای سرشان نبوده است. ظاهر واژه فحش است ولی ناسزا نیست. این مورد را داشته باشید و برای این ذکر کردم که شما باید اصل و مفهوم عباراتی که در شعر جیبوتی کجایی استفاده کردهایم را در نظر داشته باشید.
مورد بعدی این است که ببینیم ما این حرفها را به چه کسی میگوییم. ما در اخلاق ایرانی خود هم داریم که دوست دشمن ما، دشمن ما است. عربستان کشوری نیست که ما بگوییم برادر ما باشد. تعارف نداریم و اکنون ما در جنگ هستیم. هرکسی در جنگ ابزاری دارد و ابزار ما طنز است. هرکسی با ابزار خودش در زمینه فعالیتاش تلاش میکند. شخصی مثل ما از استعاره و تشبیه استفاده میکند و دیگران هم با سایر ابزارها در این جنگ حضور دارند. بعضیها میگویند که در این قطعه به آلسعود توهین شده اما داستان اینجا است که من به آلسعود یک سیلی زدهام ولی آنها هر روز به ما گلوله میزنند.
در صفحه من از طرف آلسعود آمدند و فحاشی کردند. من فحش ندادم ولی حقیقت را بیان کردم و شما یک جای آن را پیدا کنید که حقیقت نباشد. به غیر از بخشهایی که طنز صحبت کردهایم، زیرا به هرحال ژانر ما طنز است. به یک کار طنز باید با دید طنز نگاه کنیم و باید به منظور توجه کرد. منظور ما از «جورابم رو بو کن/ به این عطر خو کن» این است که سطح تو آنقدر نیست که با من چشم در چشم باشی. تو در سطح پای من هستی و باید همانجا بمانی. چند وقت قبل کاریکاتوری منتشر شد که ایران را یک بدن کشیده بود و انگشتان پای ایران از آب خلیج فارس بیرون آمده و جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی بود. یعنی هرچند آن جزایر دور هستند ولی برای ایران است. حالا شما اگر بگویید که مردم ابوموسی شکایت کردهاند که ما را به عنوان پای ایران تصور کردهاید، درست نیست. زیرا اگر دید طنز داشته باشید از این مسائل میتوانید عبور کنید. اگر نیمه پر لیوان را ببینیم، از قطعه «جیبوتی کجایی؟» استقبال شده و به هرحال هر اثر هنری مخالفان و موافقانی دارد.
- * شما در اول صحبتهای خود گفتید که در حمله به سفارت عربستان شیطنتهایی صورت گرفت و همان شیطنتها به هرحال هزینههایی برای کشور به دنبال داشت. درست است که این کار با استقبال زیادی مواجه شده اما برخی منتقدان این سوال را دارند که آیا واقعاً قطعه «جیبوتی کجایی؟» در راستای منافع ملی ما بوده و برای ما هزینه به دنبال نخواهد داشت؟
پس از فتح مکه، پیامبر اکرم (ص) فرمودند که همه به غیر از یک نفر در اماناند و اگر آن فرد را در جایی مشاهده کردید، او را بکشید. خبر به گوش آن شخص رسید و فرار کرد و نزد برادر خود رفت و پنهان شد. آن فرد برادرش را نزد پیامبر (ص) برد و به آن حضرت گفت که من واسطه میشوم تا شما برادر من را ببخشید. میگویند که حضرت یک مدت طولانی سکوت کرد و بعد سر خود را بالا آورد و گفت که او را بخشیده است. یاران به رسولالله(ص) گفتند که چرا سکوت شما اینقدر طولانی شد؟ حضرت فرمودند سکوت کردم بلکه یک نفر از شما با شمشیر گردن او را قطع کند. اما چون کسی این کار را انجام نداد، حضرت به دلیل مصلحت جامعه او را بخشید و مصلحتسنجی وظیفه حاکم جامعه است. ما به وظیفه عمل میکنیم و مصلحتسنجی را به حاکم جامعه محول میکنیم. من وظیفه خودم دیدم و میخواستم در این برهه آب خنکی باشم برای خانوادههایی که عزیزان خود را در فاجعه منا از دست دادند. شما باید جای آن خانواده باشید. یک نفر از آنها در اینستاگرام نوشت که علی آقا دست شما درد نکند، جگر ما را خنک کردید.
من نمیخواهم سیاسی صحبت کنم ولی واقعاً توقع این بود که دولت ما پیشدستی کند. یعنی دولت باید بگوید که ما به خاطر این جنایت شما قطع رابطه میکنیم. از نظر من کشور ما، اسلام است. شما مسلمان هستید و ایران، لبنان و سوریه استانهای کشور اسلام هستند. در حقیقت هر کجا که یک شیعه وجود داشته باشد، آنجا استانی از کشور اسلام است. اگر این تقسیمبندی را از قرآن یاد بگیریم، آن وقت برای کشتهشدن شیخ نمر در عربستان آن هم در مظلومیت، ما باید تمام ارتباطات دیپلماتیک خودمان را با عربستان قطع میکردیم. ما باید پیشدستی میکردیم و نباید کشور جیبوتی با هشتصد هزار نفر جمعیت اعلام میکرد که ما قطع رابطه میکنیم. در جریان این ضعف یا عدم عزتی که اخیراً در برخی موارد از سوی برخی افراد حس میشود، من حس کردم که قطعه «جیبوتی کجایی؟» میتواند عدهای را آرام کند. حداقل میتوانم بگویم «جیبوتی کجایی؟» آب خنکی بود برای آنها که از جنایات آلسعود حرص داشتند.
زمانی که یک نفر جوک میسازد که «سفارت هست اما کم است» یا در یک جوک دیگر میخوانیم که فلان کشور میخواهد فلانی را اعدام کند این هم آدرس سفارتاش، این حرفها تحریککننده است. هرچند مشخص شده قضیه سفارت عربستان از سوی چند فرد ناتو هماهنگ شده بوده و معمولاً بچههای بسیجی اگر بخواهند جایی بروند، با خودشان کوکتل مولوتوف نمیبرند!
- * تمایل ندارید آلبوم یا قطعهای منتشر کنید که طنز و کاور نباشد؟ یعنی یک اثری که از صفر تا صد خودتان تولید کرده باشید.
این کار را انجام خواهم داد. با همین ابزار محدودی که داشتم و سازهایی که نواختن آنها را تا حدودی بلد بودم، آهنگهایی ساختهام که کاور نبودهاند و در کانال تلگرامام منتشر شده است. اما من برنامهساز هستم و خوانندگی بخشی از برنامهسازی من است. برنامههای طنز و جدی میسازم و هرجا که نیاز به نوشتن یا سرودن داشته باشم، یا خودم انجام میدهم یا از دوستان کمک میگیرم. در روند برنامهسازی، گاهی اوقات نیاز به کاورخوانی دارم که این کار را هم یا خودم انجام میدهم یا به سراغ دوستانی میروم که توانایی خواندن دارند. در نمایشنامههای رادیویی خراسان، پانزده صدای مختلف را به ثبت رسانده و کار کردهام. تاکنون کاورخوانیهای زیادی انجام داده بودم ولی از این قطعه «جیبوتی کجایی؟» به شکل ویژهای استقبال شد.
- * با توجه به استقبال از این قطعه امکان دارد که نسخههای بعدی آن را بسازید؟ یعنی «جیبوتی کجایی 2» یا قطعات کاور دیگری با این مضمون میسازید؟
یعنی منظورتان این است که قطعه «کومور کجایی؟» را بخوانم؟ (میخندد) نه، دیگر نباید قضیه را لوث کنیم! با آقای احسانپور تصمیم گرفتیم که فعلاً کاورخوانی نداشته باشیم و قرار است کارهایی انجام بدهیم که فعلاً در مورد جزئیات آنها صحبت نمیکنم. اما مطمئنام کارهای جذاب و خوبی خواهد بود. من هیچ وقت خودم را خواننده نمیدانم و برنامهساز هستم. خوانندههای ما واقعاً حرفهای هستند و ما فقط در شعر و موسیقی تغییرات ایجاد میکنیم. خودم را خواننده نمیدانم و هیچ وقت پا در کفش خوانندهها نمیکنم. اما از منظر برنامهسازی هرگاه نیاز به خواندن پاپ، سنتی یا حتی رپ باشد، کارهایی را اجرا کردهام.
- * و کلام آخر؟
ما تلاش کردیم آقای چاوشی را پیدا کنیم تا حداقل پس از پخش کار از ایشان اجازه بگیریم. اما با توجه به روحیاتی که از ایشان سراغ دارم، میدانم که ایشان هم مشکلی با این اتفاق ندارند. البته من دورادور و از طریق چند دوست دور ایشان را میشناسم و آشنایی و ارتباطی با هم نداریم. برای همه کسانی که موسیقی را دوست دارند، احترام قائلام و اگر این کار ما باعث شد تا آنها از دید موسیقایی ناراحت شوند، اعلام میکنم که ما کوچک آنها هم هستیم. اما کلاً کاورخوانی یکی از هنرهای لذتبخش موسیقی در دنیا است.
برچسب ها:
نویسنده:
– اصلاً فکر نمیکردیم «جیبوتی کجایی؟» در این حد شنیده شود
– منظور ما از «جورابم رو بو کن/ به این عطر خو کن» این است که سطح تو آنقدر نیست که با من چشم در چشم باشی. تو در سطح پای من هستی و باید همانجا بمانی
– در یک جا از عبارت «اونجام» استفاده میکنیم که منظور قلب است!
– اگر «چرا رفتی؟» همایون شجریان را هم کاور میکردیم، به نظرم تا این حد بازخورد پیدا نمیکرد
– پیامک «سفارتخانه جیبوتی پس از خروج سفیران، تخلیه و به صاحب فلافلی بازگردانده شد» را خود من نوشتم و در کانال اشعار خودم به اشتراک گذاشتم
+ هرکسی در جنگ با عربستان ابزاری دارد و ابزار ما طنز است
+ میخواستم در این برهه آب خنکی باشم برای خانوادههایی که عزیزان خود را در فاجعه منا از دست دادند