واقعا لذت بردم که یک زن به این زیبایی میتواند روی استیج بدرخشد
موسیقی ما – تا قبل از جشنواره هیچ آشنایی و پیشزمینهای نسبت به «آرزو علیوا» و آثارش نداشتم ولی من علاقه زیادی به موسیقی مقامی دارم. چند دقیقه پس از آغاز اجرای آرزو علیوا به محل برگزاری رسیدم اما زمانی که وارد سالن شدم واقعا میخکوب شدم. از آن همه توانایی و تعادل میخکوب شدم. بسیار توانمند و مسلط بودند و واقعا لذت بردم که یک زن به این زیبایی میتواند روی استیج بدرخشد و از شرکت در این برنامه خوشحال شدم. خواننده و اعضای گروه و واقعا بینظیر بودند. به عنوان مثال اگر چشمانم را میبستم واقعا حس میکردم که یک مرد پرزور و قدرتمند روی صحنه تار مینوازد. هرچه میخواهم کلمات زیبا را کنار هم بچینم تا بتوانم صدای آسمانی این بانو را توصیف کنم واقعا کلمات یاری نمیکند. ایشان تحریرهای فوقالعادهای در اجرای خود داشتند و قدرتمند روی صحنه حاضر شدند. ای کاش این قبیل برنامهها و موسیقیها فقط مختص جشنواره نباشد. ای به صورت فصلی چنین برنامههایی برگزار شود تا ما که دوستدار هنر هستیم با موسیقی این قبیل هنرمندان آشنا شود.
گروه ایشان هم بسیار خوب بود و نوازنده تار را توانمندتر از کمانچه دیدم. همچنین لباسهای زیبای آنها هم معرف فرهنگشان بود. خیلی لذت بردم از اینکه یک بانوی آذری اینقدر باوقار و متین و بدون هیچ حرکت اضافی که باعث خستگی یا انحراف فکر مخاطب شود روی صحنه حاضر شد. ولی از همه اینها اگر بگذریم، آرزو علیوا واقعا با قدرت خود کولاک کرد. نتهای بالا را بسیار ژوست و پرطنین میخواند. جالب است که جنس و وسعت صدای ایشان از نت بم به اوج هیچ تغییری نمیکرد. در صورتی که خیلی از خوانندهها با اجرای این نتها دچار تغییر در رنگ صدا میشوند اما ایشان اینگونه نبودند. متاسفانه قبل از این کنسرت با آرزو علیوا آشنایی نداشتم تا بتوانم از آثارشان درس یاد بگیرم اما این اجرا باعث آشنایی من با یک خواننده فوقالعاده توانمند کرد. من میتوانم حتی از قطعات کوتاهی که ایشان در اینترنت دارند هم یاد بگیرم.
نکته جالب و دوستداشتنی این بود که ایشان ارتباط زیبایی با مخاطبان برقرار میکرد. ارتباط حسی آرزو علیوا در سالن آنقدر قوی بود که همه را در نگاه اول جذب کرد. قطعاتی هم نظیر «ساری گلین» و «بری باخ» و کارهای معروف آذری را به زیبایی خواندند. ایشان دستگاههای آذری را زیبا اجرا میکرد و هر فضایی که اجرا میکرد را میشد به موسیقی ایرانی ربط داد. فضاهای آنها از لحاظ دستگاهی شبیه ما بود.
من هیچ نقدی نسبت به این کنسرت ندارم اما تنها نکته این بود که زمانی که خواننده اوج میخواند، صدا در سالن دیستورت میشد. این ارتباطی به توانایی خواننده ندارد زیرا برخورد موسیقی آذری با میکروفون متفاوت است و این دیستورت یک مشکل فنی سالن بود. مردم حاضر در سالن هم آنقدر به وجد آمده بودند که نسبت به گروه ابراز لطف میکردند. اما نکته آزاردهنده برای من این بود که خانمها در سالن خیلی صحبت میکنند! انگار در یک مجلس مهمانی زنانه حاضر شدهاید و این همهمههای زیاد آزاردهنده بود. اما از سوی دیگر حضار اسم قطعات معروف آذری را بیان میکردند و خواننده نسبت به همین موضوع واکنش مثبت نشان میداد و خوشحال میشد. حقیقتا من در حدی نیستم که بتوانم نسبت به این خواننده توانمند که برنده چندین جایزه معتبر شده و باتجربه است نقدی داشته باشم.
متاسفانه موفق نشدم امسال در تمامی برنامههای جشنواره موسیقی فجر حضور پیدا کنم. تا کنون در سه چهار برنامه شرکت کردهام و چند برنامه جشنواره را هم در آینده خواهم دید. نگاهی که به چارت برنامه داشتم دیدم در جشنواره امسال اتفاقات خوب و موسیقیهای ناب وجود دارد. برنامهها از این جهت خوب است که سطح شنوایی ما را ارتقا میدهد و ما را با لحنها و هنرهای موزیسینهای دیگر آشنا میکند. به نظر من برنامه جشنواره امسال خیلی خوب است و همین که سطح سلیقه و دانش را بالا میبرد یک حرکت مثبت است.
نویسنده:
موسیقی ما – تا قبل از جشنواره هیچ آشنایی و پیشزمینهای نسبت به «آرزو علیوا» و آثارش نداشتم ولی من علاقه زیادی به موسیقی مقامی دارم. چند دقیقه پس از آغاز اجرای آرزو علیوا به محل برگزاری رسیدم اما زمانی که وارد سالن شدم واقعا میخکوب شدم. از آن همه توانایی و تعادل میخکوب شدم. بسیار توانمند و مسلط بودند و واقعا لذت بردم که یک زن به این زیبایی میتواند روی استیج بدرخشد و از شرکت در این برنامه خوشحال شدم. خواننده و اعضای گروه و واقعا بینظیر بودند. به عنوان مثال اگر چشمانم را میبستم واقعا حس میکردم که یک مرد پرزور و قدرتمند روی صحنه تار مینوازد. …