«بمرانی» حساب پنجسالهاش را با سالن میلاد نمایشگاه تسویه میکند!
«بمرانی» حساب پنجسالهاش را با سالن میلاد نمایشگاه تسویه میکند!
با این گروه به بهانه کنسرت و همچنین آلبوم جدیدشان با نام «گذشتن و رفتن پیوسته» که قرار است بهزودی منتشر شود، به گفتو گو نشستهایم. علاوه بر آن قطعه «» از آلبوم جدید برای انتشار در اختیار سایت «موسیقی ما» قرار گرفته که در ادامه میتوانید آن را بشنوید و دانلود کنید.
- * «بمرانی» جزو گروههایی است که در فضایی خارج از جریان بدنهای موسیقی فعالیت میکند و سالن میلاد نمایشگاه هم همیشه در این سالها، بیشتر مختص گروههای موسیقی پاپ بوده است؛ البته به جز اوایل دهه هشتاد که گروههایی مثل «راز شب» و «رومی» و افرادی چون کاوه یغمایی توانسته بودند در این سالن کنسرت بگذارند. چه شد که تصمیم گرفتید در میلاد نمایشگاه اجرا کنید؟
مانی مزکی: این جریان که به اصطلاح در ایران تلفیقی نامیده میشود، دوباره در حال جان گرفتن است. به نظر من این روزها مخاطبان این جریان موسیقی بیشتر از آنی است که فعالان آن فقط بخواهند در سالنهایی مثل برج آزادی یا فرهنگسرای ارسباران و نیاوران کنسرت برگزار کنند و میتوانند اجراهای بزرگتری هم داشته باشند. دلیل دیگر حضور ما در میلاد نمایشگاه هم این است که این اجرا به نفع کودکان خیریه مهرآفرین برگزار میشود. در واقع پیشنهاد این اجرا را، خیریه به ما داد و ما هم فکر کردیم حالا که قرار است این اتفاق بیفتد، طبیعتا هر چه بزرگتر رقم بخورد، بهتر خواهد بود.
- * فکر میکنم سال 90 در مراسم بزرگداشتی هم که در سالن میلاد نمایشگاه برای محمد نوری برگزار شد، قرار بود «بمرانی» در کنار خوانندگانی چون خشایار اعتمادی، رضا یزدانی، هومن جاوید و… یکی از قطعات استاد نوری را اجرا کند که در لحظه آخر اجرای شما لغو شد.
مانی: بله. آن کنسرت، خیلی برای ما مهم بود چون آن زمان ما تازه تبدیل به گروه شده بودیم و اجراهای خیلی کوچکی داشتیم. رامین بهنا که در گذشته رهبر ارکستر محمد نوری بود و رهبر همین ارکستری که قرار بود در مراسم استاد نوری اجرا کنند، این پیشنهاد را به ما داد.
آرش عمرانی: رهبر ارکستر زهی هم لوریس هویان بود و رامین بهنا و مزدا انصاری هم قطعات آن اجرا را تنظیم کرده بودند.
مانی: قرار شد ما قطعه «کهکشان عشق» استاد نوری را اجرا کنیم. آن زمان واقعا ارکستر جالبی بود و نوازندههای تراز اولی آنجا حضور داشتند و ما در کنار افرادی بودیم که خیلی آنها را دوست داشتیم: پیتر سلیمانیپور، بابک ریاحیپور، عینالله کیوانشکوه و آلن بارسخیان؛ اما با اینکه ساندچک هم کردیم، نتوانستیم روی صحنه برویم. در واقع پنج دقیقه قبل از شروع برنامه ما، گفتند نمیتوانیم اجرا کنیم. اما این اتفاق در روند گروهشدنمان تأثیر خیلی خوبی داشت. وقتی امسال دوباره به ما پیشنهاد اجرا در میلاد نمایشگاه شد، تصمیم گرفتیم حساب قبلیمان را تسویه کنیم و حالا قرار است با همان تنظیم، آن را در کنسرت پیشرو اجرا کنیم.
بهزاد عمرانی: قرار بود یک فیلم از کل آن اجرا منتشر شود و چون ما نتوانسته بودیم در آن برنامه روی صحنه برویم، برگزارکننده به ما گفت فردای آن روز در سالن خالی اجرا کنیم تا ما هم در فیلم باشیم. ما هم رفتیم و برای صندلیهای خالی ساز زدیم و خواندیم؛ اما آن فیلم هیچ وقت منتشر نشد و قصه هم کلا فراموش شد. راستش بهشخصه حالم خیلی بد بود. وقتی آدم استرس قبل از اجرا را تحمل میکند و با تلاش فراوان موزیکی را خلق میکند، با روی صحنه بردن آن میتواند تمام این استرسها را از خود خارج کند. اما برای ما این اتفاق نیفتاد و درست تا یک هفته احساس سنگینی و خستگی میکردیم. فردای آن روز هم که رفتیم و در سالن خالی اجرا کردیم، حالمان بدتر شد. هنوز حسرتی را که از دیدن شور و هیجان مردم و انرژی نوازندگان داشتم فراموش نکردهام!
مانی: خیلی موقعیت و پکیج عجیبی بود؛ مخصوصا اینکه صدابردار آن برنامه هم شهرام شعرباف بود.
بهزاد: قبل از کنسرت به ما گفتند قطعه «کهکشان عشق» را جلوی اساتیدی که قرار بود آنجا ساز بزنند، اجرا کنیم. ما هم خیلی استرس داشتیم اما وقتی آنها اجرای ما را دیدند، خیلی تشویقمان کردند.
آرش: همه خوششان آمد، مخصوصا لوریس هوویان، عینالله کیوانشکوه و هومن جاوید، که از آن اجرا استقبال زیادی کردند. وقتی به ما اجازه اجرا ندادند، همه این اساتید هم حالشان خراب شده بود.
بهزاد: خلاصه اینکه الان این اجرا حس و حال عجیبی برای ما دارد، برای همین است که میخواهیم قطعه «کهکشان عشق» را تقریبا با همان تنظیمی که آن زمان ساخته بودیم، اجرا کنیم.
- * باتوجه به اینکه اولین تجربه حضور شما در یک سالن بزرگ در تهران است، چقدر امیدوارید که مردم هم از آن استقبال کنند و سالن پر از جمعیت باشد؟
بهزاد: فرصت کمی برای بلیتفروشی در اختیار داشتیم؛ حدودا ده روز. در صورتیکه گروههایی که در خردادماه اجرا دارند، از اول اردیبهشت بلیتفروشی خود را باز کردهاند و تازه همه آنها ستارههای نامدار پاپ هستند. اما خب امیدواریم که مخاطبانمان هم از این تغییر استقبال کنند و ما را همراهی کنند.
- * در این کنسرت قرار است قطعات آلبوم جدید «بمرانی» را هم اجرا کنید؟
بهزاد: بله. ما سال گذشته در بخش موسیقی تلفیقی «جشنواره موسیقی فجر» سه قطعه تازه اجرا کردیم اما اینبار قطعات بیشتری از آلبوم جدید را اجرا میکنیم.
مانی: فرصت خوبی است که واکنش آدمها را هم ببینیم، چون آلبوم تقریبا تمام شده و میخواهیم پروسه ضبط نهایی را شروع کنیم.
- * در اجرای جشنواره که خیلی استقبال خوبی از قطعات جدید شما شد تا آنجا که به خواست مردم، بیز کنسرت را هم به یکی از این قطعات جدید اختصاص دادید. باتوجه به قطعاتی که آنجا اجرا کردید، به نظر میرسد آلبوم جدید شما بیشتر به سمت موسیقی پاپیولار رفته، درست است؟
بهزاد: شاید. اما همچنان همان حال و هوای موسیقی «بمرانی» را دارد.
مانی: اتفاق مهم برای خودمان این است که تنظیمها پختهتر شدهاند، اشتباهها کمتر شده، نوازندگیها بهتر شده و شعرهایمان هم متفاوتتر شدهاند. در این آلبوم حسابشدهتر و فکرشدهتر پیش رفتهایم و سعی کردهایم آن جنس شلوغ موسیقیمان را کنترل کنیم و در واقع انتخابگرانهتر عمل کنیم. فکر میکنم کمی منطقیتر پیش رفتهایم و احتمالا آدمها بیشتر از آن خوششان خواهد آمد که طبیعی هم هست.
بهزاد: در کل فکر میکنم فضای آلبوم جدید، غمگینتر و عاشقانهتر شده است.
آرش: با اینکه در واقع پاپیولارتر شده اما در هرکدام از قطعات یک تجربه جدید وجود دارد و بهنوعی خودمان را هم راضی کرده است.
- * با توجه به صحبتهایتان به نظر میرسد که نسبت به گذشته، منسجمتر فعالیت میکنید و حداقل اینکه شکل «بمرانی» برایتان از قبل جدیتر شده است. چقدر این تفاوت نگاه شما به استقبال مردم از این جریان موسیقی برمیگردد که هر چه بیشتر پیش میرود، جدیتر گرفته میشود؛ تا آنجا که بهنظر میرسد کمکم میتواند با موسیقی پاپ به لحاظ مخاطب رقابت کند؟
مانی: فکر میکنم جدیتر شدن ما، خیلی ارتباطی به این چیزها نداشت. این اتفاق در تمام آلبومهای ما افتاده و در هر آلبوم سعی کردهایم اشتباهات قبلیمان را تکرار نکنیم. الان هم این اتفاق به نسبت آلبوم قبل افتاده و روی شعرها و تنظیمها بیشتر فکر کردهایم. ما معتقدیم که چون فرصت شنیدن موسیقی برای مردم کم است، همیشه یک جنس موسیقی پاپیولار داشتهایم. اما از وقتی که گروههای غیرپاپ هم اجازه کنسرت گذاشتن پیدا کردند، مخاطبانش را هم پیدا کردند. اگر تلویزیون و رادیو این ژانر از موسیقی را بیشتر پخش کنند، مطمئن باشید مخاطبان بیشتری هم پیدا میکند. زمانی مردم به جز کنسرتهای پاپ و موسیقی تیتراژهای آن زمان، انتخاب دیگری نداشتند اما وقتی سبکهای دیگر هم بتوانند فعالیت کنند، مخاطبان میتوانند انتخاب کنند. در اینصورت آدمها شاید بتوانند ورژن ایرانی تمام موزیکهایی که در دنیا گوش میکنند را هم پیدا کنند. همهمان افرادی را میشناسیم که طرفدار موسیقی راک هستند، حالا اگر یک تعداد گروه راک فارسیزبان خوب هم داشته باشیم، قطعا مردم به آنها گوش میکنند؛ اما وقتی تعدادشان کم است یا به آنها فرصت ارائه کارهایشان در جاهای مناسب داده نمیشود، پس شنیده نمیشوند.
- * البته این جریان در این سالها روند روبه رشدی داشته که کاملا هم محسوس است.
مانی: بله. در این چند سال این اتفاق بیشتر افتاده و افرادی مجوز گرفتهاند که آدم از شنیدنش خوشحال میشود.
- * موضوعی که همیشه در مورد شما گفته میشود، سن مخاطبانتان است که معمولا برخورد جالبی هم نسبت به این منتقدان دارید. مخاطبان این آلبوم هم در همان رده سنی کارهای پیشین هستند؟ چون با توجه به قطعات، به نظر میرسد در آلبوم جدید خواستهاید کمی میانگین سنی مخاطبان را بالاتر در نظر بگیرید.
بهزاد: سن مخاطب در آلبوم قبلی هم اصلا پایین نبود. به نظرم حتی شعرهای آلبوم قبل نسبت به آلبوم جدید بزرگسالانهتر بود. متاسفانه نگاه اینگونه است که مثلا قطعه «سیرک»، مدل سیرک است و موسیقی بالکان دارد پس برای کودکان است. چون ما این نوع موسیقیها را در کارتونها شنیدهایم فکر میکنیم، برای بچهها است. یا چون در برنامه کودک موسیقی کانتری پخش شده، پس کودکانه است. در صورتیکه مثلا موسیقی پلنگ صورتی، یک موزیک خیلی مهم و جدی بلوز است که یکی از بهترین نمونههای ژانرش در دنیا است. به نظرم میانگین سنی مخاطبان این آلبوم کمتر است اما چون برخوردی عاشقانهتر و غمگینانهتر دارد، ممکن است عامه مردم بیشتر آن را دوست داشته باشند و اینطور بهنظر بیاید که خروجی بزرگسالانهتری دارد.
مانی: این اتفاق که آدم بتواند مخاطبش را بسازد و دستهبندی کند که این قطعات برای فلان سن است، به نظرم خیلی امکانپذیر نیست. ما تفاوت آنچنانی نکردهایم و شاید چون خودمان یکمقدار بیشتر مطالعه و تمرین داشتهایم و سنمان بالاتر رفته و برای بهتر شدن کارمان تلاش بیشتری کردهایم، دغدغه سنی آن بالاتر رفته باشد. از طرف دیگر هم تجربه ما بیشتر شده و در نتیجه آلبوم کمی پختهتر شده است و افراد بیشتری میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
آرش: برخلاف مانی من فکر میکنم هدف را میتوان مشخص کرد و میتوان برای رنج سنی خاص هم موسیقی ساخت. سختی کار این است که باید آگاهی شما بیشتر باشد و بتوانی گروه هدف را بشناسی. کجروی آن هم این است که متریالت را اشتباهی خرج کنی. مثلا اگر آلبوم قبلی ما را در رادیو پخش کنند، کار اشتباهی است. چون زمانی که مثلا من داشتم آن کارها را میساختم به مخاطبی فکر میکردم که این مدل موسیقی را دوست دارد که این مدل افراد، مخاطب رادیو نیستند؛ پس نباید پخش انقدر وسیع داشته باشد.
- * پروسه ساخت قطعات باز هم به همان شکل گروهی اتفاق افتاده است؟
مانی: حتی بیشتر شده اما پروسه کمی منطقیتر پیش رفته و آنچه که به ضبط نهایی رسیده، کاملا جمعی اتفاق افتاده است. فکر میکنم بعد از اجراهایمان که یکی 19 اردیبهشت در سالن میلاد نمایشگاه و یکی هم 24 اردیبهشت در «هفته موسیقی تلفیقی» است، شروع به ضبط آلبوم کنیم و احتمالا بعد از ماه رمضان هم آن را منتشر کنیم. من این آلبوم را خیلی بیشتر از آلبوم قبل دوست دارم. انگار بیشتر برایش زحمت کشیدهایم و میدانیم که داریم چه میکنیم. در ضمن فعلا ضبط آلبوم را هم خودمان در استودیوی «بمرانی» انجام میدهیم که همه چیز با دقت بیشتری در حال انجام است و از خروجی خیلی راضیتر هستیم. قرار است یک آدم خیلی حرفهای هم کار میکس و مستر را انجام دهد.
بهزاد: این آلبوم یک تلاش شبانهروزی بود و من هم خیلی از آن راضیتر هستم.
- * آیا قطعه پپرونی که همراه با این مصاحبه منتشر میشود، از نظر شما ویترینی برای آلبوم جدیدتان بهشمار میآید؟
بهزاد: این قطعه جزو اولین آهنگهایی بود که برای این آلبوم ساخته شد و واکنش دوستان و همراهان نزدیک ما و بعد مردم در اجرای جشنواره و اجرای دیگری در شهر شیراز، ما را مصمم کرد که در مسیر درستی قرار گرفتهایم. حالا هم میخواهیم با انتشار این قطعه از همه مخاطبانمان در هر جایی که هستند، بازخورد بگیریم و آن را پیش از انتشار آلبوم جدید به طرفدارانمان هدیه دهیم.
- * حالا قرار است اسم این آلبوم تازه چه باشد؟
جمعی: «گذشتن و رفتن پیوسته».
برچسب ها:
نویسنده:
دسته بندی مطلب:
+ با اینکه آلبوم جدید پاپیولارتر شده است اما همچنان حال و هوای بمرانی را دارد
+ فضای آلبوم جدید، غمگینتر و عاشقانهتر شده است
+ هدیه بمرانی به هوادارانش: قطعه «پپرونی» از آلبوم جدید
موسیقی ما – سالها از زمانی که گروههای موسیقی به اصطلاح تلفیقی توانستند در سالن میلاد نمایشگاه کنسرت برگزار کنند میگذرد؛ گروههایی مثل «راز شب» و «رومی» که اوایل دهه هشتاد توانستند به واسطه خیل عظیم طرفدارانشان، در این سالن روی صحنه بروند …
«بمرانی» حساب پنجسالهاش را با سالن میلاد نمایشگاه تسویه میکند!
با این گروه به بهانه کنسرت و همچنین آلبوم جدیدشان با نام «گذشتن و رفتن پیوسته» که قرار است بهزودی منتشر شود، به گفتو گو نشستهایم. علاوه بر آن قطعه «» از آلبوم جدید برای انتشار در اختیار سایت «موسیقی ما» قرار گرفته که در ادامه میتوانید آن را بشنوید و دانلود کنید.
- * «بمرانی» جزو گروههایی است که در فضایی خارج از جریان بدنهای موسیقی فعالیت میکند و سالن میلاد نمایشگاه هم همیشه در این سالها، بیشتر مختص گروههای موسیقی پاپ بوده است؛ البته به جز اوایل دهه هشتاد که گروههایی مثل «راز شب» و «رومی» و افرادی چون کاوه یغمایی توانسته بودند در این سالن کنسرت بگذارند. چه شد که تصمیم گرفتید در میلاد نمایشگاه اجرا کنید؟
مانی مزکی: این جریان که به اصطلاح در ایران تلفیقی نامیده میشود، دوباره در حال جان گرفتن است. به نظر من این روزها مخاطبان این جریان موسیقی بیشتر از آنی است که فعالان آن فقط بخواهند در سالنهایی مثل برج آزادی یا فرهنگسرای ارسباران و نیاوران کنسرت برگزار کنند و میتوانند اجراهای بزرگتری هم داشته باشند. دلیل دیگر حضور ما در میلاد نمایشگاه هم این است که این اجرا به نفع کودکان خیریه مهرآفرین برگزار میشود. در واقع پیشنهاد این اجرا را، خیریه به ما داد و ما هم فکر کردیم حالا که قرار است این اتفاق بیفتد، طبیعتا هر چه بزرگتر رقم بخورد، بهتر خواهد بود.
- * فکر میکنم سال 90 در مراسم بزرگداشتی هم که در سالن میلاد نمایشگاه برای محمد نوری برگزار شد، قرار بود «بمرانی» در کنار خوانندگانی چون خشایار اعتمادی، رضا یزدانی، هومن جاوید و… یکی از قطعات استاد نوری را اجرا کند که در لحظه آخر اجرای شما لغو شد.
مانی: بله. آن کنسرت، خیلی برای ما مهم بود چون آن زمان ما تازه تبدیل به گروه شده بودیم و اجراهای خیلی کوچکی داشتیم. رامین بهنا که در گذشته رهبر ارکستر محمد نوری بود و رهبر همین ارکستری که قرار بود در مراسم استاد نوری اجرا کنند، این پیشنهاد را به ما داد.
آرش عمرانی: رهبر ارکستر زهی هم لوریس هویان بود و رامین بهنا و مزدا انصاری هم قطعات آن اجرا را تنظیم کرده بودند.
مانی: قرار شد ما قطعه «کهکشان عشق» استاد نوری را اجرا کنیم. آن زمان واقعا ارکستر جالبی بود و نوازندههای تراز اولی آنجا حضور داشتند و ما در کنار افرادی بودیم که خیلی آنها را دوست داشتیم: پیتر سلیمانیپور، بابک ریاحیپور، عینالله کیوانشکوه و آلن بارسخیان؛ اما با اینکه ساندچک هم کردیم، نتوانستیم روی صحنه برویم. در واقع پنج دقیقه قبل از شروع برنامه ما، گفتند نمیتوانیم اجرا کنیم. اما این اتفاق در روند گروهشدنمان تأثیر خیلی خوبی داشت. وقتی امسال دوباره به ما پیشنهاد اجرا در میلاد نمایشگاه شد، تصمیم گرفتیم حساب قبلیمان را تسویه کنیم و حالا قرار است با همان تنظیم، آن را در کنسرت پیشرو اجرا کنیم.
بهزاد عمرانی: قرار بود یک فیلم از کل آن اجرا منتشر شود و چون ما نتوانسته بودیم در آن برنامه روی صحنه برویم، برگزارکننده به ما گفت فردای آن روز در سالن خالی اجرا کنیم تا ما هم در فیلم باشیم. ما هم رفتیم و برای صندلیهای خالی ساز زدیم و خواندیم؛ اما آن فیلم هیچ وقت منتشر نشد و قصه هم کلا فراموش شد. راستش بهشخصه حالم خیلی بد بود. وقتی آدم استرس قبل از اجرا را تحمل میکند و با تلاش فراوان موزیکی را خلق میکند، با روی صحنه بردن آن میتواند تمام این استرسها را از خود خارج کند. اما برای ما این اتفاق نیفتاد و درست تا یک هفته احساس سنگینی و خستگی میکردیم. فردای آن روز هم که رفتیم و در سالن خالی اجرا کردیم، حالمان بدتر شد. هنوز حسرتی را که از دیدن شور و هیجان مردم و انرژی نوازندگان داشتم فراموش نکردهام!
مانی: خیلی موقعیت و پکیج عجیبی بود؛ مخصوصا اینکه صدابردار آن برنامه هم شهرام شعرباف بود.
بهزاد: قبل از کنسرت به ما گفتند قطعه «کهکشان عشق» را جلوی اساتیدی که قرار بود آنجا ساز بزنند، اجرا کنیم. ما هم خیلی استرس داشتیم اما وقتی آنها اجرای ما را دیدند، خیلی تشویقمان کردند.
آرش: همه خوششان آمد، مخصوصا لوریس هوویان، عینالله کیوانشکوه و هومن جاوید، که از آن اجرا استقبال زیادی کردند. وقتی به ما اجازه اجرا ندادند، همه این اساتید هم حالشان خراب شده بود.
بهزاد: خلاصه اینکه الان این اجرا حس و حال عجیبی برای ما دارد، برای همین است که میخواهیم قطعه «کهکشان عشق» را تقریبا با همان تنظیمی که آن زمان ساخته بودیم، اجرا کنیم.
- * باتوجه به اینکه اولین تجربه حضور شما در یک سالن بزرگ در تهران است، چقدر امیدوارید که مردم هم از آن استقبال کنند و سالن پر از جمعیت باشد؟
بهزاد: فرصت کمی برای بلیتفروشی در اختیار داشتیم؛ حدودا ده روز. در صورتیکه گروههایی که در خردادماه اجرا دارند، از اول اردیبهشت بلیتفروشی خود را باز کردهاند و تازه همه آنها ستارههای نامدار پاپ هستند. اما خب امیدواریم که مخاطبانمان هم از این تغییر استقبال کنند و ما را همراهی کنند.
- * در این کنسرت قرار است قطعات آلبوم جدید «بمرانی» را هم اجرا کنید؟
بهزاد: بله. ما سال گذشته در بخش موسیقی تلفیقی «جشنواره موسیقی فجر» سه قطعه تازه اجرا کردیم اما اینبار قطعات بیشتری از آلبوم جدید را اجرا میکنیم.
مانی: فرصت خوبی است که واکنش آدمها را هم ببینیم، چون آلبوم تقریبا تمام شده و میخواهیم پروسه ضبط نهایی را شروع کنیم.
- * در اجرای جشنواره که خیلی استقبال خوبی از قطعات جدید شما شد تا آنجا که به خواست مردم، بیز کنسرت را هم به یکی از این قطعات جدید اختصاص دادید. باتوجه به قطعاتی که آنجا اجرا کردید، به نظر میرسد آلبوم جدید شما بیشتر به سمت موسیقی پاپیولار رفته، درست است؟
بهزاد: شاید. اما همچنان همان حال و هوای موسیقی «بمرانی» را دارد.
مانی: اتفاق مهم برای خودمان این است که تنظیمها پختهتر شدهاند، اشتباهها کمتر شده، نوازندگیها بهتر شده و شعرهایمان هم متفاوتتر شدهاند. در این آلبوم حسابشدهتر و فکرشدهتر پیش رفتهایم و سعی کردهایم آن جنس شلوغ موسیقیمان را کنترل کنیم و در واقع انتخابگرانهتر عمل کنیم. فکر میکنم کمی منطقیتر پیش رفتهایم و احتمالا آدمها بیشتر از آن خوششان خواهد آمد که طبیعی هم هست.
بهزاد: در کل فکر میکنم فضای آلبوم جدید، غمگینتر و عاشقانهتر شده است.
آرش: با اینکه در واقع پاپیولارتر شده اما در هرکدام از قطعات یک تجربه جدید وجود دارد و بهنوعی خودمان را هم راضی کرده است.
- * با توجه به صحبتهایتان به نظر میرسد که نسبت به گذشته، منسجمتر فعالیت میکنید و حداقل اینکه شکل «بمرانی» برایتان از قبل جدیتر شده است. چقدر این تفاوت نگاه شما به استقبال مردم از این جریان موسیقی برمیگردد که هر چه بیشتر پیش میرود، جدیتر گرفته میشود؛ تا آنجا که بهنظر میرسد کمکم میتواند با موسیقی پاپ به لحاظ مخاطب رقابت کند؟
مانی: فکر میکنم جدیتر شدن ما، خیلی ارتباطی به این چیزها نداشت. این اتفاق در تمام آلبومهای ما افتاده و در هر آلبوم سعی کردهایم اشتباهات قبلیمان را تکرار نکنیم. الان هم این اتفاق به نسبت آلبوم قبل افتاده و روی شعرها و تنظیمها بیشتر فکر کردهایم. ما معتقدیم که چون فرصت شنیدن موسیقی برای مردم کم است، همیشه یک جنس موسیقی پاپیولار داشتهایم. اما از وقتی که گروههای غیرپاپ هم اجازه کنسرت گذاشتن پیدا کردند، مخاطبانش را هم پیدا کردند. اگر تلویزیون و رادیو این ژانر از موسیقی را بیشتر پخش کنند، مطمئن باشید مخاطبان بیشتری هم پیدا میکند. زمانی مردم به جز کنسرتهای پاپ و موسیقی تیتراژهای آن زمان، انتخاب دیگری نداشتند اما وقتی سبکهای دیگر هم بتوانند فعالیت کنند، مخاطبان میتوانند انتخاب کنند. در اینصورت آدمها شاید بتوانند ورژن ایرانی تمام موزیکهایی که در دنیا گوش میکنند را هم پیدا کنند. همهمان افرادی را میشناسیم که طرفدار موسیقی راک هستند، حالا اگر یک تعداد گروه راک فارسیزبان خوب هم داشته باشیم، قطعا مردم به آنها گوش میکنند؛ اما وقتی تعدادشان کم است یا به آنها فرصت ارائه کارهایشان در جاهای مناسب داده نمیشود، پس شنیده نمیشوند.
- * البته این جریان در این سالها روند روبه رشدی داشته که کاملا هم محسوس است.
مانی: بله. در این چند سال این اتفاق بیشتر افتاده و افرادی مجوز گرفتهاند که آدم از شنیدنش خوشحال میشود.
- * موضوعی که همیشه در مورد شما گفته میشود، سن مخاطبانتان است که معمولا برخورد جالبی هم نسبت به این منتقدان دارید. مخاطبان این آلبوم هم در همان رده سنی کارهای پیشین هستند؟ چون با توجه به قطعات، به نظر میرسد در آلبوم جدید خواستهاید کمی میانگین سنی مخاطبان را بالاتر در نظر بگیرید.
بهزاد: سن مخاطب در آلبوم قبلی هم اصلا پایین نبود. به نظرم حتی شعرهای آلبوم قبل نسبت به آلبوم جدید بزرگسالانهتر بود. متاسفانه نگاه اینگونه است که مثلا قطعه «سیرک»، مدل سیرک است و موسیقی بالکان دارد پس برای کودکان است. چون ما این نوع موسیقیها را در کارتونها شنیدهایم فکر میکنیم، برای بچهها است. یا چون در برنامه کودک موسیقی کانتری پخش شده، پس کودکانه است. در صورتیکه مثلا موسیقی پلنگ صورتی، یک موزیک خیلی مهم و جدی بلوز است که یکی از بهترین نمونههای ژانرش در دنیا است. به نظرم میانگین سنی مخاطبان این آلبوم کمتر است اما چون برخوردی عاشقانهتر و غمگینانهتر دارد، ممکن است عامه مردم بیشتر آن را دوست داشته باشند و اینطور بهنظر بیاید که خروجی بزرگسالانهتری دارد.
مانی: این اتفاق که آدم بتواند مخاطبش را بسازد و دستهبندی کند که این قطعات برای فلان سن است، به نظرم خیلی امکانپذیر نیست. ما تفاوت آنچنانی نکردهایم و شاید چون خودمان یکمقدار بیشتر مطالعه و تمرین داشتهایم و سنمان بالاتر رفته و برای بهتر شدن کارمان تلاش بیشتری کردهایم، دغدغه سنی آن بالاتر رفته باشد. از طرف دیگر هم تجربه ما بیشتر شده و در نتیجه آلبوم کمی پختهتر شده است و افراد بیشتری میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
آرش: برخلاف مانی من فکر میکنم هدف را میتوان مشخص کرد و میتوان برای رنج سنی خاص هم موسیقی ساخت. سختی کار این است که باید آگاهی شما بیشتر باشد و بتوانی گروه هدف را بشناسی. کجروی آن هم این است که متریالت را اشتباهی خرج کنی. مثلا اگر آلبوم قبلی ما را در رادیو پخش کنند، کار اشتباهی است. چون زمانی که مثلا من داشتم آن کارها را میساختم به مخاطبی فکر میکردم که این مدل موسیقی را دوست دارد که این مدل افراد، مخاطب رادیو نیستند؛ پس نباید پخش انقدر وسیع داشته باشد.
- * پروسه ساخت قطعات باز هم به همان شکل گروهی اتفاق افتاده است؟
مانی: حتی بیشتر شده اما پروسه کمی منطقیتر پیش رفته و آنچه که به ضبط نهایی رسیده، کاملا جمعی اتفاق افتاده است. فکر میکنم بعد از اجراهایمان که یکی 19 اردیبهشت در سالن میلاد نمایشگاه و یکی هم 24 اردیبهشت در «هفته موسیقی تلفیقی» است، شروع به ضبط آلبوم کنیم و احتمالا بعد از ماه رمضان هم آن را منتشر کنیم. من این آلبوم را خیلی بیشتر از آلبوم قبل دوست دارم. انگار بیشتر برایش زحمت کشیدهایم و میدانیم که داریم چه میکنیم. در ضمن فعلا ضبط آلبوم را هم خودمان در استودیوی «بمرانی» انجام میدهیم که همه چیز با دقت بیشتری در حال انجام است و از خروجی خیلی راضیتر هستیم. قرار است یک آدم خیلی حرفهای هم کار میکس و مستر را انجام دهد.
بهزاد: این آلبوم یک تلاش شبانهروزی بود و من هم خیلی از آن راضیتر هستم.
- * آیا قطعه پپرونی که همراه با این مصاحبه منتشر میشود، از نظر شما ویترینی برای آلبوم جدیدتان بهشمار میآید؟
بهزاد: این قطعه جزو اولین آهنگهایی بود که برای این آلبوم ساخته شد و واکنش دوستان و همراهان نزدیک ما و بعد مردم در اجرای جشنواره و اجرای دیگری در شهر شیراز، ما را مصمم کرد که در مسیر درستی قرار گرفتهایم. حالا هم میخواهیم با انتشار این قطعه از همه مخاطبانمان در هر جایی که هستند، بازخورد بگیریم و آن را پیش از انتشار آلبوم جدید به طرفدارانمان هدیه دهیم.
- * حالا قرار است اسم این آلبوم تازه چه باشد؟
جمعی: «گذشتن و رفتن پیوسته».
برچسب ها:
نویسنده:
دسته بندی مطلب:
+ با اینکه آلبوم جدید پاپیولارتر شده است اما همچنان حال و هوای بمرانی را دارد
+ فضای آلبوم جدید، غمگینتر و عاشقانهتر شده است
+ هدیه بمرانی به هوادارانش: قطعه «پپرونی» از آلبوم جدید
موسیقی ما – سالها از زمانی که گروههای موسیقی به اصطلاح تلفیقی توانستند در سالن میلاد نمایشگاه کنسرت برگزار کنند میگذرد؛ گروههایی مثل «راز شب» و «رومی» که اوایل دهه هشتاد توانستند به واسطه خیل عظیم طرفدارانشان، در این سالن روی صحنه بروند …
«بمرانی» حساب پنجسالهاش را با سالن میلاد نمایشگاه تسویه میکند!